مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

قشنگترین اتفاق قصه ما

و اما تولد زنبور کوچولوی ما

1393/1/14 23:29
نویسنده : مامان مهرسا
1,365 بازدید
اشتراک گذاری

بالاخره بعد از 40 روز این فرصت رو پیدا کردم تا بتونم عکس های تولدت رو بزارم ، اخه خیلی شیطون شدی گلم و از وقتی هم که راه افتادی من باید فقط مراقب شما باشم تا یه وقت خدای نکرده زمین نخوری و یا به در و دیوار نخوری، خلاصه بگم که خیلی وروجک شدی خوشکلم و البته هر روز شیرین و شیرین تر میشیقلب

و اما تولد دخترکم که با تم زنبوری بود و من و خاله جون خیلی واسش زحمت کشیدیم تا بتونیم تم شما را درست بکنیم و کامل کنیم، زحمت دوختن لباست هم که افتاد گردن مامان جون ، خیلی زحمت کشیدن . هم مامان جون و هم خاله جونت ، امیدوارم دخملی که بزرگ شد بتونه از زحماتشون تشکر بکنه.

میریم سراغ عکسها

اینجا من و خاله جون در حال اماده کردن ریسه تولد هستیم و شما هم با کنجکاوی تمام ما رو نگاه میکردی و گاهی هم خرابکاری و فضولی

اینم خوشگل مامان وقتی داره بالش و تلش رو تست میکنه

مهرسا در حال پرو لباس زنبوری خوشگلش

دخملی در حموم قبل از تولدش

اینجا هم در حال اماده شدنه عسلکم

عدد 1 سالگی

این هم ریسه تولدت مبارک

 

تزیینات تولد

کلاه تولد که این رو هم بنده زحمتش رو کشیدم

عکسهای دخملی از تولد تا 6 ماهگی

 

بادکنک های تولد

نمای کلی از تزیینات

خوشامدگویی روی در ورودی

 لیبل زنبوری روی نوشابه ها

 

و اما عصرونه که ساندویچ ،سالاد الویه ، رولت ژامبون ، ژله اکواریوم و انواع دیگه ژله ، پیراشکی و مخلفات دیگه

 

و انواع تنقلات

 

اینم چاقوی برش کیک

کیک زنبوری دخترکم

 

اندیا خانوم اولین مهمون ما

نمیدونم چرا از تلت اصلا خوشت نمیومد و دوست داشتی از روی سرت برداریش

اینم یادگاری مهرسا به مهموناش

برگه یادگاری که مهمونا زحمت کشیدن و برای مهرسای ما یادگاری نوشتن

 

اندیا جون با کلاه

جیگر مامان که دیگه اخرای تولد کلافه و خسته شده بود

فکر کنم از شعله شمعت ترسیده بودی؟؟

اقا محمد در حال فوت کردن شمع شما

 

و این هم بقیه مهمونها بترتیب از راست اقا اراد، مهرسا، اقا رادین،امیتیس کوچولو

و اینم هدایای غیر نقدی و البته هدایای نقدی هم بود که عکس نگرفتم ازشون .کادوی من و بابایی هم نقدی بود که میره تو حسابت گلکم

 

دست همه مهمونا درد نکنه ، حسابی ما رو شرمنده کردن، ان شاالله که بتونیم جبران بکنیم. امیدوارم بزرگتر که شدی با دیدن وبلاگت و خاطره اون روزها خوشحال بشی و امیدوارم سال های سال بتونیم برات تولدت رو جشن بگیریم همگی در کنار هم

می بوسمت قشنگم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)