مهمونی
گل مامان یه روز تصمیم گرفتم بهناز جون و رضوانه جون و شبنم جونو با نی نی ها دعوت بکنم خونمون ، متاسفانه رضوانه جون نتونست بیاد و بهناز جون و پریا کوچولوی ناز به همراه چند تا دیگه از دوستهای من مهمونمون بودن، خوش گذشت و البته شما مثل همیشه خانوم و متین بودی و مامانی رو اذیت نکردی عزیزم
اینم پریای عزیز که واسه خودش شیطونی شده و میتونه با کمک از مبل راه بره .ماشاالله جیگر
آندیا خانوم دخمل عمو که یه شب مهمون ما بودن
اینجا مهرسا داره به آندیا میگه بیا اتل متل بازی کنیم
آقا محمد گل که پسر دختر خاله منه. و البته دوست جون شما قراره بشه در اینده
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی