مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

قشنگترین اتفاق قصه ما

اندراحوالات ما(یه پست طولانی)

1392/6/25 2:10
نویسنده : مامان مهرسا
259 بازدید
اشتراک گذاری

عزیزکم ،دختر کوچولوی مامان سلام. چند وقتی بود که دوست داشتم بیام به وبت سر بزنم و از تو بنویسم اما فرصت نمیکردمخمیازه اینقدر این روزا شیطون شدی ماشاالله که وقتمو کامل میگیری و خیلی وقتها فرصت نمیکنم حتی کارای شخصیمو انجام بدم، موندم چند روز دیگه با شروع مدارس و دانشگاهها و کار من چیکار بکنم؟؟متفکرآخامیدورام مامانیو درک بکنی و کمتر خستم بکنی.اگر به من بود که اصلا دوست نداشتم برم سرکار ،دوست داشتم صبح تا شب با هم بودیم اما خوب نمیشه گلکمناراحتنگران

بگذریم، اتفاقات خوب و شیرینی تو این چند روزه افتاد که در ادامه با عکس می زارم

دختر مامان که این روزها هوس خوردن همه چیز رو میکنه و مامان و بابا مجبورن یواشکی چیز بخورن ، اینم نمونه اش که بابایی داره آب زرشک میخوره و با این که شما رو جلوی تلویزیون نشوندیم بازم چرخیدی و زل زدی به بابایی و این قیافه مظلوم رو به خودت گرفتیابرو

فدای اون چشمهای مظلوم و معصومت برم ماچ

وای ترو خدا ببینین این دختر شکموی من با چه معصومیتی نیگا میکنهلبخند

الهی فدات شم که چشمهاتو این جوری مظلوم کردی نازگلمماچ

مهرسا جونم و هاپوش که عاشقشه .ببینین چه جوری بهش لم دادهچشمک

اولین باری که سوار تابت شدی و البته بعد از چند دقیقه خوابت برد تعجب

تابتو خیلی دوست داری و هر وقت که میخوام بزارمت تو تاب کلی واسش بال بال میزنی و دوستش داری

من خیلی دوست ندارم تو تاب باشی ،هر وقت میزارمت اینقدر خودتو تکون تکون میدی که من همش استرس دارم به در و دیوار بخوری یه وقت مشغول تلفنبه خاطر همین خیلی از این وسیله استفاده نمیکنم  ولی تو خیلی دوستش داری

اینجا بابایی داره لباساتو در میاره که ببرمت حموم و تو هم که عاشق آب بازی هستی

دخملی منتظره بره واسه شیطونی

عاشق آب و آب بازی هستی ، برعکس خیلی از نی نی ها که از آب میترسنخوشمزه

نشستی منتظره سرلاکتی

اینم لباسیه که سوغاتی از کربلا برات اوردن (مامان بابایی)

پدر و دختر

و اما روز 14 شهریور تولد خاله جون بود که با خریدن کادو و کیک غافلگیرش کردیم و کلی ذوق کرد خواهری

خاله جون 18 سالش تموم شد و اما خوب اینجا شیطونیه من و دختر خالم گل کرد و هر چی شمع بود چیدیم رو کیک ،وقتی کیک رو آوردیم همه این جوری شده بودنتعجب

خبر خوش دیگه هم دوباره مربوط میشه به خاله جون که تو کنکور سراسری رشته دلخواهش قبول شد .تشویقتشویقتشویق

آفرین خواهر جون امیدوارم توی همه مراحل زندگیت موفق باشی و به اون چیزی که میخوای برسی

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)