مهرسامهرسا، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 27 روز سن داره

قشنگترین اتفاق قصه ما

تولد رفتن ما

1392/5/30 14:15
نویسنده : مامان مهرسا
163 بازدید
اشتراک گذاری

ناناز مامان در روز ٢٧ مرداد تولد دختر خاله من (فاطمه جون) دعوت شدیم ، خیلی خیلی خوش گذشت. دوستهای فاطمه جون که همه عاشق شما شده بودن و تو کل تولد نیم ساعت هم پیش من نبودی و مرتب بغل این و اون بودیلبخندچشمک

هر وقت موزیک شروع میشد همینجوری زل میزدی به اونهایی که وسط بودن و بعد از چند ثانیه شروع میکردی به تکون دادنه خودت و میزدی زیر آوازسوالنیشخندچشمک

خلاصه که سوژه خنده شده بودی اونجا

اینم جیگر مامان وقتی داشتی ذوق میکردی تا صدات کردم سریع برگشتی و من این عکس رو ازت گرفتم

دخترم کلاه مخصوص تولد سرش کردهماچمژه

دیگه آخرای جشن خسته بودی و حوصله نداشتی قیافتو ببین چیکار کردیعینک

اینم میز خوردنی های ،دست خاله جون درد نکنه خیلی زحمت کشیدن لبخند

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)